صدای نوشته های من

من نه سلامم نه کلامم نه پیامم /نه چنانند که گویی نه چنینم که تو خواهی

صدای نوشته های من

من نه سلامم نه کلامم نه پیامم /نه چنانند که گویی نه چنینم که تو خواهی

 

 

حدود چهارماه میشود که دست به قلم نبرده ام و اتفاقات گذشته را بر صفحه کاغذ روانه نکرده ام آنقدر که روی واژه به واژه ی حرف هایم به اندازه ی یک وجب گرد و خاک گرفته است؛ فکر کنم اگر به همین طریق ادامه دهم بغض هایم بالاخره راه گلوم را میگیرند و دیگر نمی گذارند حیاتی بیاید و برود؛ نمیدانم تا به امروز چطور این راه را ادامه دادم راهی که هر که میگفت چرا دیگر نمینویسی هر دفعه با بهانه های از قبیل" اینستا موجود است،درگیرم و دفترچه خاطراتی که همیشه اسمش بود و خودش نه" یکی پس از دیگری جوابشان را میدادم و خودم را از شرشان خلاص میکردم ولی دیگر بس است باید بالاخره تمامش کنم پس باری دیگر دستم هایم روی زانوانم می گذارم و یک یا علی میگویم و بلند می شوم فقط با این تفاوت که این بار محکم تر،مصمم تر، قاطعانه تر.....

  • آوا دخت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی